یک تئاتری به تمام معنا
محمدحسن معجونی در سال 88 با یک سفینه فضایی و «مسافرانش» به تلویزیون آمد. سبک بازی ساده و روان معجونی آن روزها خیلی به دل نشست. سبکی که همهجا، روی صحنه هم از او میبینیم و خاص خودش است. حسن معجونی اما، قبل از اینکه بازیگر سینما و تلویزیون باشد، یک تئاتری بهتماممعناست. سالهای سال در صحنه تئاتر بهعنوان بازیگر، نویسنده، طراح صحنه و مهمتر از همه کارگردان کارکرده است. تئاتریها حسن معجونی را بیشتر با نمایشنامههای آنتوان چخوف به یاد میآورند. ناگفته نماند حسن معجونی مدرس دانشگاه هم هست و اخیراً گوشهای از تربیت بازیگر او را در برنامه «خندوانه» دیدهایم.
مختصر و مفید
حسن معجونی متولد 28 دی 1346 در زنجان است. در کودکی از آن آبزیرکاهها بود. شیطنت زیاد داشته و معمولاً هم همه را گردن دیگران میانداخته. میگوید هنوز هم این شیطنتها را دارم. یکجا یک طرح شیطنتی میریزم و برای خودم میخندم. او میگوید انسان برای انعطافپذیری به این شوخیها و شادبودنها نیاز دارد. حسن معجونی فارغالتحصیل رشته «ادبیات نمایشی» میباشد. در همان دوران دانشگاه همکاریاش را با دکتر علی رفیعی، سعید چنگیزیان و ... شروع میکند و بعدازآن بهیاری چند تن دیگر گروه نمایشی «لیو» را تأسیس میکند.
آغاز فعالیت
حسن معجونی اواسط دهه 70 بود که با بازی در نمایشهایی همچون «عروسی خون» به کارگردانی دکتر علی رفیعی و «شبهای آوینیون» به کارگردانی کوروش نریمانی، بهعنوان بازیگری مستعد در تئاتر مطرح شد. هرچند خودش میگوید بازیگر شدن من یک سوءتفاهم بوده و هست. در همان سالها حسن معجونی گروه نمایشی «لیو» را با دوستانش تأسیس کردند اما فعالیتهای اجرایی این گروه از سال 80 شروع شد و تا حالا نیز ادامه دارد. همانجا کمکم خودش کارهایی را کارگردانی کرد و به اجرا برد و بهعنوان یک کارگردان بااستعداد و صاحب سبک نیز مطرح شد. چخوف را خیلی دوست دارد و اکثر نمایشنامههای او را به اجرا درآورد. از میان نمایشنامههای چخوف تنها «سه خواهر» مانده بود، که آن را هم پاییز ۹۶ در نمایشخانه ایرانشهر به اجرا درآورد. بعضیها حتی او را به خود آنتوان چخوف تشبیه میکنند. طراحی صحنههای مینیمالی که در کارهای حسن معجونی دیده میشود نیز از نکات قابلتوجه اجراهای اوست.
بازیگری یا سو تفاهم
سو تفاهم یا هر چیز دیگر بههرحال حسن معجونی را این روزها همه بهعنوان یک بازیگر مطرح میشناسند. در سال 86 با «همیشه پای یک زن در میان است» به کارگردانی کمال تبریزی به سینما آمد. هرچند نقش خیلی پررنگی نبود و کمتر دیده شد؛ اما دو سال بعد در سریال متفاوت رامبد جوان «مسافران» خودش را به غیر تئاتریهایی که او را نمیشناختند هم خوب شناساند. خانواده فضاییای که معجونی نقش پدر آنها را بازی میکرد خیلی محبوب شده بود تا مدتها تکه کلامهایشان سر زبانها بود. مخاطبان تلویزیونی بعد از آن سریال منتظر بیشتر دیدن حسن معجونی در سریالها بودند اما با غیبت 5 ساله او مواجه شدند. خب این برای کسی که دغدغهی اصلیاش تئاتر است و زندگیاش را وقف آن کرده مسئلهی عجیبی نیست. سرانجام در سال 93 سروش صحت او را به تلویزیون برگرداند و «شمعدونی» هم اتفاقاً با بازی شیرین او و محمد نادری مورد استقبال خوبی قرار گرفت.
بداقبال در سینما
حسن معجونی در سینما خیلی خوشاقبال نبوده. او 8 فیلم سینمایی بازی کرده که6تای آنها اکران نشده. یا توقیف و یا تأخیر در اکرانش افتاده است. حسن معجونی همین تأخیر در اکران یک فیلم را یکی از بدترین انواع سانسور میداند. مثلاً در مورد فیلم «از رئیسجمهور پاداش نگیرید» میگوید ‹فیلم متعلق به برهه زمانی خاصی با دغدغههای خاص خودش است. بعد میآیند اکران آن را به تأخیر میاندازند و در موعد دیگری پخش میکنند که دیگر مناسبت ندارد› حسن معجونی به نوبهای یکی از رکوردداران توقیف فیلم در سینمای ایران هم محسوب میشود.
معجونی و لیو
جای شرح و تفصیل گروه «لیو» را در بیوگرافی «حسن معجونی» خالی نگذاریم. بههرحال خیلیها لیو را با حسن معجونی و یا حسن معجونی را با لیو میشناسند.این گروه در سال 1376 توسط محمدحسن معجونی، مریم مجد و ندا رضوی پور باهدف تمرکز بر اجرا شکل گرفت. «لیو» اوایل کار خود را با فعالیتهای آموزشی بر روی متونی که جنبه اجرایی-بصری قوی دارند آغاز کرد و در سال 80 فعالیتهای اجراییاش را هم شروع کرد. دراماتورژی متون مختلف، تأکید بر بازیگر، توجه به سویهی بصری اجرا، طراحی مینیمال و استفاده از تم غالب «زن» از ویژگیهای بارز این گروه نمایشی است. علاوه بر حسن معجونی، رضا بهبودی و سعید چنگیزیان از دیگر بازیگران مطرح فعال در این گروه هستند.
آقای فضایی در خندوانه
حسن معجونی در برنامه خندوانه بیشازپیش دیده و به مخاطبان تلویزیونی شناخته شد. این بار نه بهعنوان یک بازیگر بلکه بهعنوان یک استاد، مربی، کمدین و کارشناس. شخصیت آرام و شوخ او همه را یاد همان پدر فضایی میانداخت. نظراتش بعد از هر اجرایی که توسط شرکتکنندگان انجام میشد، نشانگر درک بالای او از اجرا، کمدی و قابلیتهای سمعی و بصری استندآپ کمدی است. کمدینها زیر نظر او روزبهروز پیشرفت میکردند و این پیشرفت و اجراهای خوب را مدیون کسی نبودند جز حسن معجونی. مجید افشاری تحت آموزش او به فینال مسابقه راه پیدا کرد و بهعنوان دومین خنداننده برتر انتخاب شد.
بد نیست بدانید...
حسن معجونی بعد از مدتها زندگی و کار در تهران اخیراً به شمال مهاجرت کرده و اکنون در شهر رشت زندگی میکند. معجونی دلیل این مهاجرتش را، فرار از هوای آلوده تهران و پناه آوردن به آب هوای مرطوب شمال عنوان میکند. البته تنوع غذایی که در رشت موجود است هم بدجور پای او را آنجا محکم کرده است.
گفتیم غذا. حسن معجونی خیلی هم شکموست. خودش اقرار میکند که عاشق خوردن است و از هیچ غذایی بدش نمیآید.
جالب است بدانید معجونی دیالوگ هم حفظ نمیکند. او نقل میکند: آدمی نیستم که بشینم و دیالوگ حفظ کنم. دیالوگ را باید کامل بفهمم. وقتی کامل فهمیدم، در ذهنم ثابت میماند. یکچیزی را نفهمم هیچوقت نمیتوانم حفظش کنم.
سختکوشی یکی دیگر خصلتهای این هنرمند خوش سبک است. به گفتهی خودش زندگی نافرم و عجیبغریبی دارد. وحشتناک کار میکند و صبح زود که از خانه بیرون میزند 2 نیمهشب بازمیگردد.